Atorpat
What ever ooze from that thing, you call mind!
سانسور

داشتم از پل میدون رسالت رد می‌شدم. حس کردم زیر پام یه جورایی لق می‌زنه! اشتباه نکرده بودم، یه پسر بچهه هم احساس کرده بود. از باباش پرسیدبابا، اگه الآن این پلِ بیفته پایین چی می‌شه؟» باباهه یه پوز خندی زد و زیر لب گفتهیچی، به گا می‌ریمولی قبل از اینکه بچههِ بپرسه که کجا ممکنه برن باباهه گفتنترس بابا نمی‌افته، الکی که نیست

1 Comments:
Anonymous ناشناس said...
aakhei ...