Atorpat
What ever ooze from that thing, you call mind!
نهادینه شدن هنجارهای اشتباه در جامعه

می‌دونی تفاوت گه و بقیه خوردنی‌ها (البته از نوع عادیش)چیه؟

اول از همه اینکه گه خیلی بیشتر می‌چسبه.ولی این همش نیست، مثل همه‌ی چیزها اینم کامل نیست.

فرق دومش اینه‌که وقتی یکی گه رو خورد و اتفاقاً خیلی هم بهش چسبید دور لبش یه کمی، یه کم که نه یه خورده بیشتر قهوه‌ای می‌شه تا اینجاش هم مشکل نداره ولی مشکل اونجا درست می‌شه که این رنگ قهوه‌ای به این راحتی‌ها پاک نمی‌شه وقتی هم که پاک نشد هرکی ببیندش می‌فهمه طرف گه خورده. و با اینکه گه خوردن خیلی می‌چسبه و از این چیزا ولی توی هنجارهای اجتماعی کار خوبی نیست. می‌دونی یه چیزی شبیه ()دادنه! (خوب خوبه یه چیز اگه تو جامعه بده تو حریم ذهنی افرادشم بد باشه. مثل فرانسه قرن ۱۷ و ۱۸.- اگه یه نگاهی به کتاب‌های دومای پسر یا رولان بندازی حتماً دستت می‌یاد. - اصولاً خود سانسوری چیز جالبی نیست و خوب شاید بشه گفت ۵۰۰-۶۰۰ سالیه که افتاده به جون ما ایرانی‌ها) خوب بازم ایراد نداره هر کی گه می‌خوره پای لرزشم می‌شینه! خلاصه به خودت قول می‌دی طبق عرف رفتار کنی و گه مرغوب بخوری نه از اونا که دور لبت رو قهوه‌ای می‌کنه. امّا اینجا یه امّا داره. این گهِ دور دهنت می‌مونه. دفه بعدش که نشستی شکلات خوردی هرکی رد می شه میگه: ای بابا بازم که گه خوردی.(تازه اگه خیلی خوش انصاف-به نظر من- باشه، وگرنه می‌ره می‌شینه پشت سرت و شروع می‌کنه خودش گه خوردن و زرزر و خندیدن بهت که آره فلانی باز از اون گه‌های نامرغوب خورده که دور دهنو قهوه‌ای می‌کنه. بهدشم یکی که خودش یه جور گهِ شروع کنه...(خودسانسوری!)) فکر کنم تو این لحظه بهترین حرکت این باشه که بجای اینک جواب بدی به چپت حواله بدی و بگی ؟؟؟واقعاً چی بگی؟ از این زمونه گهی بیشتر از این انتظار نمی‌ره، اگرم خیلی بهت فشار اومد و هنوزم چپ و راست رو داشتی یه بمب به خودت می‌بندی وترتیب خودت و اولین کسی که حس کردی داره دور لبت رو نگاه می‌کنه و تو دلش می‌خنده می‌دی اگر هم که نه دیگه بسته به مرامت برو هر گهی می‌خوای بخور.راستی یعنی منم اینقدر گهم؟(انصافاً منم اگه جای اون بدبخت بودم منکر ربط می‌شدم. صرف نظر از اینکه چقدر گهم که تازه اگرم هست تابلوشه که خوبه نه اونجوری.ترتیبتش دادست.)