Atorpat
What ever ooze from that thing, you call mind!
مانتو

دیگه شونه‌اش نرم نبود.

قدیم هر موقع سرم رو روی شونه‌اش می‌گذاشتم یه احساس راحتی بود، یه احساس نرمیِ گرم و خواب‌آلود.

دیروز گوش‌ام درد گرفت. فکر کنم محل وصل ترقوه به کتف بود.

دنبالش گشتم ولی، یه فروشنده بهم گفتدیگه این روزا با این مانتو‌های تنگ جایی برای اِپُل نمونده