تــز: من مرکز جهانام. تمام جهان به دور من میچرخد. هرچیز که به دور من نچرخد، چیزی نیست.
آنتی تــز: نهخیر، من خودم مرکز جهانم چون هرچیزی که به دور من بچرخد من به دور او میچرخم و هرچیزی که به دور من نچرخد من به دور او میچرخم.
دیالکتیک یکم: جهان را مرکزی متصوّر نیست. چرا که هیچ فضا-زمان را متناظری نیست.
دیالکتیک دوم: جهان را بیپایان مرکز است. هرنقطه از جهان، مرکز جهان است چرا که فضا-زمان بهسان قیفی است و هر نقطه تصویری از آغاز.
دیالکتیک سازگار: بسته به زمان و مکان (همان فضا-زمان) گاهی جهان را مرکزی است و گاهی نیست، تا جهت میدان به کدام سو باشد!